چگونه کیفیت سوال، تفکر را ارتقا می دهد؟
برای تفکر بهتر و مؤثرتر لازم است که به کیفیت سؤالها توجه ویژه داشت. پرسشهایی که مطرح میشود یک مسیر جریان فکری را مشخص میکند. به عبارت دیگر اگر به روش مهندسی معکوس بخواهیم رفتارمان را بررسی کنیم و دقتی در کیفیت انتخابهایمان داشته باشیم به سؤالهای اولیهای که سبب رفتارمان بوده است پی خواهیم برد.
مثلاً اگر از کسی ناراحت بشویم و به عنوان یک خروجی؛ همین ناراحتی را بررسی کنیم به نکات جالبی میرسیم. برای مثال:
۱. من الان تا ظهر ناراحت هستم و به دلیل ناراحتی ایجاد شده به اصطلاح دستم به کاری نمیرود و امروز تا ظهر وقتم تلف میشود و این اتلاف وقت، در سیستم عصبی من تأثیر میگذارد.
۲. واقعاً چرا ناراحت شدم؟
۳. چون توقعی داشتم که برآورده نشد. (از یکی از همکاران توقع داشتم که از وضعیت مریضی روزهای گذشتهام سؤال کند.)
۴. ازخودم میپرسم: چرا همیشه تو از وضع او سؤال میکنی ولی او با اینکه خیلی هم ادعای رفاقت دارد از تو هیچ سؤالی نپرسید و از وضعیت بیماری تو جویا نشد؟
۵. حتماً من، زیادی احساس مسئولیت میکنم و شاید زیادی مهربان هستم و شاید هم فضول هستم. اصلا نمی دانم چرا من اینجوری هستم؟
۶. اگر اشکال از من است، چرا پس تا به حال کسی به من چیزی نگفته است؟
۷. شاید هم این همکارم با من مشکل دارد. البته حق دارد چون من خیلی رو راست و صاف و ساده هستم.
۸. چرا من باید با همه رو راست باشم و دیگران با من اینجور نیستند؟
۹. واقعاً این همکارم فکر کرد که خیلی بهتر از من میفهمد؟
۱۰. پس بقیۀ برخوردهایش با من حتماً تصنعی و مصنوعی بوده است.
۱۱. چرا او باید این همه در برخوردهایش نفاق داشته باشد؟
۱۲. من نمیدانم چه کار باید بکنم؟ اصلاً شانس ندارم.
۱۳. پس چرا فقط با من اینطور رفتار میکند؟
۱۴. علت این که یکی از اقوام من هم با من اینطور برخورد میکند چیست؟ شاید یک اشکال جدی دارم.
۱۵. آیا رفتار این همکارم به خاطر تکبر و غفلت و غرور او نیست؟
۱۶. چرا جامعه نسبت به اینطور آدمها روی خوشتری نشان میدهد؟
۱۷. واقعاً رمز موفقیت در این جامعۀ بلبشو چیست؟
۱۸. خدایا چرا اینجور میشود؟
همانطور که مشاهده میشود دنیایی از سؤالات مختلف هجوم میآورد و در این لحظه، وضع عجیبی در سازمان فکری و رفتاری انسان بهوجود میآید. تمام این اوضاع مربوط به همین سؤالات است. این کار را میتوانید برای تمامی حالتها و تصمیمات به کار برد.